بررسی بازی Goat Simulator 3

چه کسی فکرش را میکرد که روزی دنبالهای ویژه برای یکی از عجیبترین بازیهای صنعت، یعنی «شبیه ساز بز» ساخته شود؟ مهمتر از این قضیه، یک سازنده با استفاده از چه روشها و ابزاری موفق به ساخت یکی از جذابترین، سرگرم کنندهترین و درعین حال، احمقانهترین بازی سال میشود؟ در این مقاله، قرار است به بررسی Goat Simulator 3 بپردازیم و به این سوال که استودیوی Coffee Stain North چگونه به موارد فوق رسیده است پاسخ بدهیم. با بررسی مجله ای سی بلاگ همراه باشید.
Goat Simulator 3
امتیاز کاربران
امتیاز متاکریتیک
68
- ژانر
اکشن - تاریخ انتشار
۲۶ آبان ۱۴۰۱ - پلتفرمها
ایکس باکس سری ایکسپلی استیشن 5پیسی - سازنده
Coffee Stain North - حالت بازی
تک نفرهچند نفره - درجه سنی بازی
مناسب برای ۱۰ سال به بالا
اول از همه، چرا شبیه ساز بز ۳؟ چه اتفاقی رخ داده که شماره دومی برای این بازی وجود ندارد؟ خب در ابتدا باید به این نکته اشاره کنیم که Goat Simulator فرنچایزی است که تمرکز شدیدی روی طنز دارد و گاهی اوقات، سطح طنز آن از شوخیهای درون بازی به شکست دیوار چهارم میرسد. از این رو، با این که دنباله نسخه اول پس از ۸ سال منتشر میشود، اما بی هیچ دلیل محکمی، Goat Simulator 3 نامیده شده است. البته برخی معتقد هستند که این قضیه، کنایه به اوضاع ناامید کننده تولید «دد آیلند ۲» است و برخی دیگر، به نفرین دنبالههای شماره ۳ شرکت ولو اشاره میکنند.
شبیه ساز بز فاقد خط داستانی بخصوصی است، اما یکی از برجستهترین ویژگیهای این بازی، دقیقاً به همین مورد مربوط میشود. هر چیزی که در تصورات خود دارید و هر آنچه که فکرش را نمیکنید در دنیای عجیب و غریب این بازی رخ میدهد و همین قضیه باعث میشود تا لحظهای، شوخیهای خنده دار و احمقانه شبیه ساز بز ۳ هرگز تکراری نشوند. این مورد از افتتاحیه بازی که دقیقاً مثل «اسکایریم» آغاز میشود، تا شوخی با برجهای «اساسینز کرید» و ایستر اگ به سبک بازیهای شرکت ماشین گیمز ادامه پیدا میکند و درکنار بازیها، به طنزهای سینما، تلویزیون، اینترنتی و جهانی نیز پرداخته میشود. به طور مثال، یکی از شوخیها از شما میخواهد تا ناقوس یک کلیسا را دقیقا به شکل آهنگ تم فرنچایز جنگ ستارگان (Star Wars) به صدا دربیاورید و نکته جالبتر این است که پاداش انجام این کار، دریافت لایت سیبر (Light Saber) است!
اما ستاره اصلی شبیه ساز بز ۳، گیمپلی آن است. استودیو Coffee Stain North (یا به طور مختصر، CSN) تلاش بسیار زیادی کرده تا در عین حفظ سادگی مکانیکهای اصلی بازی، یک گیمپلی متنوع و جذاب ارائه دهد و برای رسیدن به این موضوع، دست به چندین اقدام متفاوت زده است. در درجه اول، از آن جایی که با یک بازی جهان باز (Open World) طرف هستیم، CSN برای سرگرم نگه داشتن بازیکنان، آن را با فعالیتهای مختلف پر کرده است. نقشه این عنوان در قیاس با نسخه قبلی بزرگتر شده و اکنون شامل رمز و رازهای بیشتر، ماموریتهای فراوان و فعالیتهای کاملاً جدید میشود. اولین تغییر نیز مربوط به بخش چند نفره بازی میشود که هم دارای ابعاد مثبت و هم منفی است. ابتدا به نکات مثبت آن اشاره کنیم. ضمن این که درکنار قابلیت اسپلیت اسکرین (تقسیم صفحه به اندازه تعداد بازیکنان) میتوان این اثر را به صورت چند نفره آنلاین نیز تجربه کرد، بازیکنان قادر هستند تا در کنار ۳ نفر از دوستان خود، یک تیم چهارنفره تشکیل داده و به ایجاد هرج و مرج در این عنوان بپردازند.
البته که این هرج و مرج به انجام ماموریتهای عادی یا گردش در جهان بازی منتهی نمیشود و فعالیتهایی کاملاً اختصاصی نیز طراحی شده تا بتوانید بیشتر سرگرم شوید. به طور مثال، درکنار دوستان خود میتوانید به تجربه بخشهایی مثل فوتبال، گلف، پادشاه تپه (King of the Hill) بپردازید که هر یک به نوعی دارای جذابیت خود هستند. اما یکی از ضعفهای بازی در این قسمت خود را نمایان میکند. درحالی که سازنده برای این اثر، بخش چند نفره محلی و آنلاین طراحی کرده، اما هیچ قابلیتی برای تجربه بازی با دوستان روی سایر پلتفرمها به طور همزمان، یا حتی قابلیت جستجو برای بازیکن جدید وجود ندارد و بخش چند نفره را فقط با افرادی که دعوت میکنید میتوانید تجربه کنید.



در زمینه گیمپلی، تلفیق برخی از مکانیکهای ساده بازی با المانهای موجود در محیط، میتواند به هرج و مرجی بزرگتر ختم شود. به طور مثال یکی از قابلیتهای «سیستم محور» بازی به این صورت است که بازیکن میتواند بشکههای سوخت را جاری کرده، خود را به محتوای آن آغشته، مسیری از سوخت ترسیم کند و سپس با انفجار بشکهای دیگر یا ایجاد آتش به روشی دیگر، تمامی محیط را به آتش بکشد و جهنمی سوزان برای NPCهای بخت برگشته بازی بوجود بیاورد.
تنوع در ماموریتهای بازی بیداد میکند. از ساخت وسیله نقلیه درهم برهم تا نابود کردن دریاچهها، ساختن پورتالی به Ikea برای زنده کردن یاد کشور سوئد تا حمله به رقصندههای باله برای ایجاد بزرگترین گردباد دنیا که تا پایان بازی در نقشه باقی میماند و به نابودی میپردازد. تمامی این ماموریتها روی چند اصل پایهای گیمپلی بنا شده که به ضربه زدن به اجسام و موجودات مختلف، جابهجایی آنها با قابلیت لیسیدن و درنهایت سکوبازی (Platforming) از طریق سیستم حرکتی بازی تقسیم میشود. سیستم حرکتی این عنوان بسته به موقعیتهای خاص، به شما اجازه پارکور کردن نیز میدهد که در جابهجایی و رسیدن به سطوح غیر قابل دسترس به طور عادی، کمک بسیار زیادی میکند.
یکی از پیشرفتهای مهم نسبت به نسخه قبلی، اضافه شدن لیست ماموریتها و مشخص کردن هدف کلی آنها است. از نکات جالب در طراحی ماموریتها، به عدم وجود هرگونه نشانگر برای رفتن به نقطه یا انجام کار خاصی اشاره کرد. با این اوصاف، بازیکن میتواند به نبوغ و خلاقیت خود رجوع کرده و با جستجو در محیط، به خواستههای هر ماموریت پاسخ بدهد. ممکن است تصور کنید از آنجایی که بازی داستان خاصی را دنبال نمیکند، بنابر این پایانی هم برای آن طراحی نشده اما بد نیست بدانید که Goat Simulator 3 شامل افتتاحیه، باس فایتهای عجیب و اختتامیه نیز میشود که هر کدام از این موارد به یک اثر هنری بزرگ دیگر اشاره دارد.

شخصی سازی و باز کردن بخشهای جدیدی از اقامتگاه بز داستان، یا به قول خود بازی، قلعه بزها نیز یکی از بخشهای مهم و پر کاربرد این اثر به حساب میآید. به طور مثال با پیشروی بازیکن، قلعه یاد شده بزرگتر شده و نقاط، افراد و ابزار جدیدی به آن افزوده میشوند. در موارد بسیار زیادی نیز شخصی سازی بز به شما کمک میکند تا قابلیتهای جدیدی داشته باشید. آیا دوست دارید شخصیتی شبیه به سوپرمن (یا بهتر است بگوییم «هوم لندر») بسازید؟ با به دست آوردن بالهای آتشین و لیزر میتوانید تا حدی به این خواسته برسید. از نکات مثبت طراحی مراحل، پاداش آنها است که در نهایت به شما ابزار کاربردی یا مخصوص شخصی سازی هدیه میدهند.

از نظر گرافیکی، شبیه ساز بز ۳ مثل نسخه اصلی خود، چیز خاصی برای ارائه ندارد. استودیو CSN این عنوان را روی موتور بازی سازی Unreal Engine 4 توسعه داده و این اثر از طراحی هنری فانتزی بهره میبرد، موردی که در بلند مدت به نفع بازی تمام میشود و پورت کردن آن روی سایر پلتفرمها را برای تیم توسعه سادهتر ساخته است. محیطهای شاد و رنگارنگ، تنوع بسیار بالا در طراحی ابزار و وسایل، جزئیات خوب نقشه و محیط از نکات قابل توجه گرافیک هنری بازی هستند. از نظر فنی، حداقل در پلتفرمی که نقد روی آن صورت گرفته، هیچ گونه افت نرخ فریم یا باگ بزرگی مشاهده نشد. گرچه دو باگ مربوط به فیزیک و انیمیشنهای بازی رخ داد، اما درنهایت در راستای جذابیت بیشتر بازی عمل کردند!
در نهایت، Goat Simulator 3 یک بازی کاملاً مفرح و خندهدار است که قشر خاصی از مخاطبین را هدف میگیرد. همانطور که بازیهایی مثل فوتبال، راکت لیگ یا آثار مبارزهای میتوانند به عناوینی جذاب برای دورهمیهای دوستانه تبدیل شوند، گیمرها میتوانند شبیه ساز بز را نیز به لیست خود اضافه کنند. این بازی با ارائه محتوای سرگرم کننده، اوقات خوشی را برای مخاطبین خود خلق میکند.
بازی Goat Simulator 3بر اساس نسخه پیسی که ناشر بازی در اختیار مجله ای سی بلاگ قرار داده بررسی شده است.
خلاصه بگم که …
Goat Simulator 3 یک بازی ویدیویی خالص است؛ از آن تجربههایی که شما را درگیر مکانیکهای پیچیده، داستان خاص یا شخصیتهای به یاد ماندنی نمیکند و از همان ابتدا، کنترل هرج و مرج را به دستتان میسپارد.


میخرمش
اگر به آثاری همچون Saints Row یا سندباکس عناوینی مثل GTA علاقه دارید و از طنز و شوخیهای متعدد با آثار متفاوت لذت میبرید و همچنین در صورتی که به دنبال یک تجربه چند نفره مفرح هستید، تجربه شبیه ساز بز ۳ را شدیداً به شما توصیه میکنیم.
نمیخرمش
در صورتی که به دنبال عنوانی هدفدار با داستانی پیچیده و گیمپلی به سبک سایر بازیهای رایج صنعت هستید، از خرید این بازی شدیداً خودداری کنید.

-
امتیاز مجله ای سی بلاگ70 - امتیاز کاربران
- امتیاز متاکریتیک68