بررسی بازی Forza Horizon 5

استودیوی Playground Games واقعا لطف بزرگی کرد که این بازی را داغ و تازه به دست مخاطبان رساند و این بازی را قربانی تاخیرهای بی پایه و اساس نکرد. ایکس باکس به این بازی نیازمند بود، چون Forza Horizon 5 یک برگ برنده بی‌همتا است. این عنوان در واقع الگویی برای سازندگانی است که محتوای محصولاتشان بسیار تکراری و خسته‌کننده است. دقیقا یادم می‌آید در مراسم E3 چقدر رونمایی این بازی غافلگیرکننده بود. اما بخاطر ویروس کرونا هیچ تماشاگری نبود که صدای تشویقشان بر شکوه این رونمایی بیافزاید. خلاصه این که اگر Forza Horizon 4 را تمام کرده بودید و از سر بیکاری در محیط سرسبزش به گردش می‌پرداختید، باید بگویم که دیگر وقت انتظار به سر رسیده است. چون Forza Horizon 5 آمده تا وقت شریفتان را برای مدتی بگیرد.

نوبتی هم که باشد نوبت داستان این بازی xbox و ویندوز است. اول با یک جمله بگویم که روند داستانی بازی مثل نسخه قبل است. اما بهبود یافته‌تر از قبل است. بگذارید این طور بگویم که این بازی به گونه‌ای طراحی شده که خودتان با نوع بازی کردنتان داستان و خاطره می‌سازید. برای مثال من همیشه در سری فورتزا به جان کوه‌ها و دره‌ها می‌افتم. البته همیشه سعی می‌کنم با ماشین های قدیمی تقویت شده و مناسب آفرود اینکار را بکنم. چون وقتی می‌بینم که یک وسایل و یا یک اتومبیل قدیمی همچنان مثل روز اول قوی و پرقدرت کار می‌کند، لذت می‌برم. بعد از این که به نوک قله صعود کردم، سعی می‌کنم دفعه‌ی بعدی سخت‌ترین و جدیدترین راه برای صعود پیدا کنم.

البته برای این که آگاهی کامل از این بازی داشته باشید، من یکی از چندین داستان بازی را برای شما می‌گویم. یکی از داستان‌ها منحصرا به برند ولکس واگن و مدل Volkswagen Beetle اشاره دارد. وقتی شما مدل یاد شده را از گاراژ متروکه‌ای پیدا می‌کنید، شروع به بازسازی این ماشین می‌کنید و در عرصه‌های مختلفی مانند ریسینگ یا آفرود از آن استفاده می‌کنید. البته این را هم بگویم که اگر میخواهید داستان های دیگر را هم باز کنید، باید امتیاز مشخص را به دست آورید تا در Horizon Adventures هم سیاحت کنید و هم داستان خود را پیش ببرید.

در بحث گیم‌پلی همه می‌دانند و آن‌هایی که نمی‌دانند هم خواهند دانست که این بازی فعلا بی‌همتا است. مسابقات متعدد، مسابقات داستانی، منطقه خطر، خریدن خانه و مسابقات ویژه، همگی این‌ها نشان دهنده عزم راسخ سازندگان برای بیکار نگذاشتن شما مخاطبان است. البته بخش طراحی چالش و مسابقه در این قسمت از سری، از نسخه قبل قوی‌تر ظاهر شده است. این مورد بی‌شباهت به حرفی که در بخش داستان بازی گفتم نیست. یعنی این که شما در این جا هم می‌توانید مسابقات و چالشی که دلتان واقعا می‌خواهد را طراحی کنید و لذتش را ببرید.

تعداد اتومبیل‌های بازی برای اول عرضه مناسب است اما در مورد اتومبیل‌ها یک مورد برای من ناراحت‌کننده بود و یک مورد غافلگیرکننده. مورد ناراحت‌کننده نبود تویوتا مدل پرادو و هایلوکس بود که برای محیط مکزیک بسیار می‌طلبد که باشد و امیدوارم طی آپدیت‌هایی این اتومبیل‌ها اضافه شوند. مورد غافلگیرکننده حضور سلطان بی‌بدیل جنگ زمینی ایران و عراق، Toyota Land Cruiser (J40) است. محیط مکزیک به گونه‌ای است که ماشین‌های اسپرت و سوپر اسپرت فقط می‌توانند از طریق جاده راحت رفت و آمد کنند و خارج از جاده براحتی گیر می‌کنند. وجود مدل یاد شده تویوتا قوت قلبی است که بواسطه آن می‌شود بر محیط ناتراز مکزیک غلبه کرد.

طی بررسی بازی به نکته‌ای برخوردم که واقعا عجیب بود. اسم این نکته عجیب را من تغییر ناگهانی هورمون می‌گذارم. قضیه از این قرار است که در Forza Horizon 4 قدرت اتومبیل‌ها بعد از هزارتا خرج و عدم برخورد به اجسام هنگام سرعت گرفتن به ۳۰۰ می‌رسید. اما در Forza Horizon 5 ضعیف‌ترین اتومبیل بدون انجام عمل تقویت موتور به ۲۰۰ می‌رسد. واقعا وقتی این قضیه را به چشم دیدم، یک لحظه احساس کردم در دنیای موازی هستم و حجت این بازی را ساخته است. قضیه دیگر هم این است که وقتی در اتوبان سرعت می‌گرفتم، سرعت ماشین از ۳۰۰ تا یک لحظه ۰ می‌شد. بنظرم این مسائل اشکالاتی است که در هر بازی جدیدی وجود دارد و با ارائه بروزرسانی‌هایی این موارد هم برطرف می‌شود.

نقشه بازی نسبت به نسخه قبل بزرگتر شده و دارای جزئیات بیشتری نیز شده است. دیگر مثل قبل فواصل بر حسب مایل حساب نمی‌شود و واحد کیلومتر جای آن را گرفته است. اگر بخواهم بزرگی نقشه را قشنگ توضیح بدهم تا درک کنید، مسابقات ویژه را برایتان مثال می‌زنم. طبق اندازه‌گیری بنده طول جاده این مسابقات ۳۰ کیلومتر بود که واقعا فاصله زیادی است. خاطره‌ای که از این مسابقات دارم این است که بنده ساعت ۱۲ شب با چشمانی خواب‌آلود مشغول مسابقات ویژه شدم. اوایل با خود می‌گفتم که زیاد طول نمی‌کشد و زود تمام کنم و بخوابم. چشمتان روز بد نبیند، آنقدر مسیر طولانی بود که در میانه راه بخواب رفتم و همان لحظه هم سر پیچ با سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت از گاردریل رد شدم و به طرف دره سقوط کردم.

اگر فورتزا قابلیت فیلم‌برداری سینمایی داشت، این تصادف من سوژه خوبی برای تبلیغات تلویزیونی راهنمایی و رانندگی می‌شد. خلاصه این مسابقات مثل مسابقات دیگر عناوین توخالی نیستند و واقعا ویژه هستند. پس مثل راننده اتوبوس‌های ترمینال از قبل بخوابید تا شب را تصادف نکنید. سیستم شخصی سازی بازی هم دستخوش تغییراتی شده که همگی مثبت هستند. مثلا تمامی قطعات موتور را وقتی می‌خواهید تعویض کنید، می‌توانید هنگام تعویض هر یک، تاثیرات آن را روی عملکرد موتور بررسی کنید. طراحی و نقاشی بدنه مثل نسخه قبل است و تکان نخورده که البته نیازی هم دیده نمی‌شد. چون تا حد زیادی نیاز بازیکنان را برطرف می‌کرد.

می‌رسیم به بخش جذاب بازی که دل هر بازیکنی را در نگاه اول می‌رباید. اول این را بگویم که تفاوت در دو کنسول سری ایکس و سری اس بسیار بسیار ریز است. اگر دنبال تفاوتشان می‌گردید، می‌توانید فرم ریت هر کدام را بررسی کنید که طبیعتا سری ایکس فرم ریت بیشتری نسبت به سری اس ارائه می‌دهد. جالب‌ترین و محسوس‌ترین پیشرفت بصری و گرافیکی بازی مربوط به نورپردازی و وجود بلایای طبیعی مانند گردباد و طوفان شن است. نورپردازی به طرز وحشتناکی عالی کار شده است، طوری که تابش نور خورشید در اول صبح، عصر و آخر روز عین واقعیت است. توضیح اضافی برای این بخش واقعا بیهوده است چون بعد دو موردی که ذکر کردم، اتفاق زیادی نیافتاده است.

صداگذاری بازی پیشرفت محسوسی کرده است. تفاوت صداگذاری اتومبیل‌ها و صداگذاری محیط، چیزی است که به پویایی آن کمک شایانی می‌کند. صداگذاری در هنگام عبور از خیابان‌های شهری، جاده، سواحل و داخل تونل متفاوت‌تر است. حتی سازندگان از قابلیت صدای سه بعدی در ماشین‌ها بهره بردند که در نوع خود جالب است. حتی سازندگان از خیر صدای قطرات باران هم نگذشته‌اند و به بهترین شکل ممکن آن را کار کرده‌اند. موسیقی‌های این نسخه مثل نسخه قبل از کانال‌هایی پخش می‌شود که برای شما آشنا هستند. موسیقی‌های این نسخه نیز با زبان اسپانیایی یا بهتر بگوییم زبان بومی مکزیک همگام بوده که در نوع خود بسیار جالب است.

این بازی براساس نسخه‌ی ایکس باکس سری اس که مایکروسافت در اختیار مجله ای سی بلاگ قرار داده بررسی شده است.

---