بررسی بازی Disaster Report 4: Summer Memories – بهخاطر چند ریشتر بیشتر

یکی از نکات بارزی که در Disaster Report 4 دیده میشود اینست که شما را درگیر هر اتفاقی که ممکن است پس از یک زمین لرزه بزرگ در یک کلانشهر رخ بدهد آشنا میکند و شما را در آن موقعیتها گیر میاندازد. بازی از این حیث هیچ شوخی با کسی ندارد و از تلخترین اتفاقات تا مسخرهترین اتفاقات را وارد جریان خود کرده و شما نیز بالاجبار با آنها روبرو میشوید (در اینجا ماموریت جانبی معنی ندارد چرا که تمامی ماموریتهای جانبی باید انجام شوند تا بازی پیش برود). برخی از این وقایع نیز خیلی تخصصی هستند و اصلا شاید برای کسی مهم نباشد اما بازی از آنها هم غافل نمیشود؛ در ادامه برای درک بیشتر عرایضم! توجهتان را به چند مثال کوتاه جلب میکنم تا بفهمیم با چه چیزی سر و کار داریم:
هتلی که آتش گرفته و در حال فرو ریختن است، رستورانی که به خاطر زلزله تعطیل شده و کسبه آن بیکار شدهاند، شرکت بزرگ فناورانهای که با وقوع زلزله کارش اختلال پیدا کرده و ارزش آن در بازار سقوط کرده، یک گالری طلا و جواهر که صاحب آن توسط زنی کشته شده تا صندوقش را به سرقت ببرد، افرادی که زیر آوار گیر کردهاند، بازماندگانی که عزیزان خود را از دست دادهاند و افسرده شدهاند، سالخوردگانی که نمیتوانند حرکت کنند، غارت فروشگاهها و یا فروشندگانی که قیمت اجناس خود را بالا میبرند و حتی اوباشی که قصد تجاوز به زنان زلزلهزده را دارند و صدها مورد دیگر از جمله مواردی است که شما مستقیم و غیر مستقیم با آنها برخورد خواهید کرد.
در تمامی این برخوردها شما با حق انتخابهایی که پیش رویتان گذاشته خواهد شد میتوانید عکسالعمل نشان دهید و تعداد این گزینهها معمولا ۴ یا بیشتر است. این گزینهها هم مانند سوالات اول بازی به نظر میرسد که قرار است روی روند بازی تاثیر بگذارند اما بزرگترین مشکل بازی دقیقا در همینجا شکل میگیرد که میفهمیم انتخاب گزینهها از ابتدای بازی تا آخر بازی هیچ تاثیری در روند بازی نخواهد داشت! اگر زنی از شما کمک بخواهد و شما به او بگویید «برو بمیر.» (چنین گزینهای در بازی وجود دارد) بازهم در نهایت باید به او کمک کنید.