بررسی بازی Far Cry 6 – همون همیشگی

یوبیسافت زمانی که یکی از سیاسیترین بازیهای تاریخش را میساخت، فار کرای ۵ را میگویم، منکر آن شد که بازی حاوی پیامهای سیاسی است و میخواهد مفهومی را به دنیا منتقل کند. اما حالا با Far Cry 6 بیپرده میگوید که این بازی سیاسی بوده و از انقلاب ایران، کوبا و انقلابهای اخیر سیاسی تاریخ الهام گرفته است. و اگر تاریخ بدانید، گوشه و کنار داستان بازی را پر از اشارههای مستقیم و غیرمستقیم از این اتفاقات میبینید، گرچه که Far Cry 6 و دیکتاتورش در پسزمینهای کاملا تخیلی و غیرواقعی حکمرانی میکنند.
Far Cry 6
امتیاز کاربران
- ژانر
اکشن-ماجرایی - تاریخ انتشار
۱۴ مهر ۱۴۰۰ - پلتفرمها
ایکس باکس سری ایکسایکسباکس وانپلی استیشن 5پلیاستیشن 4پیسی - ناشر بازی
یوبیسافت - سازنده
یوبیسافتیوبیسافت تورنتو - حالت بازی
تک نفرهچند نفره - درجه سنی بازی
مناسب برای ۱۷ سال به بالا
یارا، جزیرهای است در دل دریای کاراییب. مردمش به زبان اسپانیولی صحبت میکنند و اکثرا یا بهزور به خدمت ارتش درآمدهاند یا شورشی هستند. آنتون کاستیو (با بازی جیانکارلو اسپازیتو) دیکتاتور سفیدپوش یارا، پس از یک انتخابات آزاد به عنوان رئیس جمهور برگزیده میشود اما تصمیم میگیرد دوباره یارا را به دورانی که پدرش بر آن حکمرانی میکرد بازگرداند. نه انتخابات، نه آزادی بیان و کار اجباری.
یارا سالهاست که تحت تحریمهای سنگین است اما کاستیو هم دوستان خارجی خودش را پیدا میکند تا به او کمک کنند کشورش را سرپا نگه دارد. دشمن شماره یک او در داخل شورشیها و در بیرون به نظر آمریکاییها هستند و یک دستاورد بزرگ او را تا به امروز در جایگاهش نگه داشته، محصولی به نام ویویرو (Viviro).
آنطور که کاستیوی فاشیست و دانشمندانش ادعا میکنند، ویویورو درمان سرطان است و با ویویرو یارا تبدیل به بهشتی میشود که همه دنبالش هستند. البته که طبیعت یارا از لحاظ زیبایی دست کمی از بهشت ندارد و کاروانها و تانکهای ارتشی فقط این جلوه بصری را در طول بازی مختل میکنند.
برخلاف ۳ شماره قبلی که سه روانی درجه یک در نقش دیکتاتور اصلی بازی بودند، آنتون کاستیو هیچ مشکل روانیای ندارد، تحت تاثیر قارچ یا ماده مخدری در توهم سیر نمیکند و رفتارهای مریضگونه از خودش نشان نمیدهد. او یک دیکتاتور مقتدر، پدر دلسوز با کولهباری از کینه دوران کودکی است.
از سوی دیگر، دنی روهاس (Dani Rojas) شخصیت اصلی بازی که به انتخاب شما میتواند هم مرد باشد و هم زن، نسبت به کاراکترهای بازیهای قبلی انسجام بیشتری دارد. داستان خودش را تعریف میکند، پسزمینه داستانیاش قابل قبول است، دیالوگها و نقش بیشتری در پیشروی داستان دارد و در کل فقط یک کاراکتر معمولی نیست که هزار بلا به سرش میآید.
این دو مسئله، اصلیترین تفاوت میان داستانگویی فارکرای 6 با نسخههای قبلی است. فارکرای 6 در داستان گویی شکست نمیخورد، سرراست است و شما میدانید که چه هدفی را دنبال میکنید. از همان ثانیههای ابتدایی دنی قصد فرار از یارا و پناه بردن به آمریکا را دارد اما دوستانش مرتبا به او یادآوری میکنند که یانکیها برای تو فرش قرمز پهن نکردهاند و مجبوری بروی صبحت را پشت باجه سوپرمارکت شب کنی. یا اینکه بمانی و یارا را از دست کاستیو نجات دهی.
در نهایت این تصمیم شماست که بمانید یا بروید. فارکرای 6 را یا یک ساعته تمام میکنید یا چیزی حدود ۳۰ ساعت طول میکشد. یا با یک قایق فکسنی به سواحل آمریکا فرار میکنید و یا میمانید و انقلاب یارا به ثمر مینشیند. اگر نسخههای قبلی را بازی کرده باشید میدانید که فارکرای همیشه یک پایان زودهنگام هم دارد و نسخه ششم هم استثنا نیست.
نکته عجیب راجع به داستان فارکرای 6 پردازش به شخصیتهای داستان است که چقدر با نسخههای قبلی فاصله دارد. همیشه تمرکز روی شخصیتهای منفی بوده اما این بار به جز آنتون کاستیو و پسر ۱۳ سالهاش، باقی دوستان کاستیو یک سری شخصیت منفی زودگذر هستند که به اندازه کافی راجع به آنها صحبت نمیشود.
از طرف دیگر اما شورشیها فوقالعادهاند. به طور کلی یارا تقسیم بر ۴ منطقه شده؛ یک منطقه شهری که تحت سلطه آنتون کاستیو و برج بلندش است و سه منطقه دیگر که هر کدام به یک یا دو دیکتاتور کوچک دیگر سپرده شده تا آن را حفظ کنند. شما در هر کدام یک از این سه منطقه با گروهی جدید از شورشیهای یارا آشنا میشوید که شخصیتهای منحصر به خودشان را دارند. یکی رپ اعتراضی میخواند، یکی دیگر وندالیزم و اعتراض مدنی را الگوی کارش قرار داده؛ جای دیگر با یک خانواده قدرتمند و بااعتبار آشنا میشوید و در منطقهی بعدی با شورشیهای سالخورده ۱۹۶۷ که یارا را از دست پدر آنتون نجات داده بودند.
هر کدام داستان خودشان را تعریف میکنند و با کشته شدن هر کدامشان در عملیات، ناراحت و غمگین میشوید. در نقطه مقابل دیکتاتورهای کوچک هر منطقه صرفا یک باس فایت ساده هستند که کشته شوند و شما یک مرحله به برج کاستیو نزدیکتر شوید. به هیچ عنوان از فارکرای توقع چنین چرخشی را نداشتم.
گیم پلی بازی تغییر چندانی نکرده، تقریبا همه چیز همان تجربه فار کرای 5 است با یک سری تغییرات ریز در ساختار و البته یک سری تغییرات وسیع در نحوه دسترسی به سلاحها، تجهیزات و لباسها.
اگر به یاد داشته باشید، فارکرای 3 بهترین درخت مهارتها را داشت. با هر توانایی جدیدی که باز میکردید گیمپلی یک گام به جلو حرکت میکرد. فارکرای 4 این درخت را محدودتر کرد اما همچنان چابکی و جذابیت گیمپلی تا حد زیادی حفظ شده بود. به فارکرای 5 که رسیدیم، این درخت تبدیل به لیستی از پرکها شد و حالا در فارکرای 6 به طور کل حذف شده و اثری از آن نیست. غمانگیز است که گیمپلی چابک و سریع بازی که آنقدر هم مورد استقبال همه بود، چطور تبدیل به این بازی خشک و ساده شده است.
قبلا میتوانستید استایل بازی کردن خودتان را پیدا کنید و براساس آن نحوه پیشروی را بچینید. گاهی اوقات حتی میشد یک پایگاه را در ۱۵-۲۰ ثانیه و در یک زنجیره حمله مشخص از پای درآورد اما حالا به جز انتخاب سلاح با سایلنسر و یا بدون آن، گزینههای زیاد دیگری ندارید.
آمیگوها که همان یارهای کمکی شما هستند و در فارکرای 5 حالت تکامل یافتهشان را دیدیم اینجا به یک سری حیوان کم کاربرد (اما فوقالعاده بامزه و دوستداشتنی) تقلیل پیدا کردهاند. انگار یک بیماری به جان گیمپلی بازی افتاده که هر چیز خوبی در نسخههای پیشین بوده باید نرف شود.
گستردهترین تغییر که در راستای یوبیسافتیتر شدن فارکرای 6 بوده، نحوه دسترسی به تجهیزات جدید است. اول از همه که قابلیت کمپ به بازی اضافه شده و در سه کمپ اصلی بازی شما میتوانید گیمپلی را وسیعتر کنید. چیزی تقریبا شبیه به کمپهای رد دد ردمپشن ۲ اما گاه کمی کاربردیتر و گاه به همان اندازه بیمصرف. شما میتوانید سلاحهای جدید را از کمپ بخرید یا رسپی غذایی جدیدی را از سرآشپز بگیرید.
در نهایت اما بهترین سلاحها را زمانی پیدا میکنید که داستانهای یارا (Yaran Stories) یا دیگر ماموریتهای جانبی مثل Treasure Hunt را انجام دهید. پس اگر میخواهید روی خوش بازی را ببینید و تجهیزات بیشتری آزاد کنید باید ترکیبی از ماموریتهای جانبی و اصلی را بروید. و اگر مثل من میخواهید فقط داستان را دنبال کنید، از اواسط بازی باید به حالت استوری سوییچ کنید تا سختگیری بازی کمتر شود.
در بُعد فنی اما نسل نهمیترین ویژگی این بازی، کاهش مدت زمان لودینگ به ۵-۶ ثانیه است. یارا در حالت 4K زیباست و منکر آن نمیشوم اما در هیچ کجای بازی احساس نمیکنید مشغول تجربه یک بازی نسل نهمی هستید. هوش مصنوعی همچنان ضعیف است و باگها بیشمارند. اگر به خاطر داشته باشید قابلیت راندن خودکار در فارکرای ۵ اضافه شد. میتوانستید کنترل را به دست هوش مصنوعی بسپارید تا خودش مسیرهای طولانی را برای شما براند. این قابلیت در فارکرای ۶ هم گویا دست نخورده کپی پیست شده چون به محض اینکه کنترل خودکار را فعال میکنید باید آماده هر اتفاقی باشید. از برخورد با ماشین روبرویی گرفته تا کشته شدن اسب حین پیچیدن به چپ یا راست و برخورد با تانک ارتش و شروع یک مبارزه ناخواسته. چنین صحنههایی بسیار دلسردکننده هستند و انتظار میرفت در نسخه ششم نه حذف، بلکه حداقل بهبود پیدا کرده باشند.
فارکرای 6 واقعا بازی سرگرم کننده و خوبی است. اما نه نوآور است، نه نسل نهمی. بزرگترین فارکرای تاریخ، بیشترین مراحل ممکن را هم در خود جای داده است. من بدون آن که مراحل جانبی زیادی را تجربه کنم، عمدتا سراغ مراحل اصلی رفتم و با این حال بازی بعد از ۲۸ ساعت به پایان رسید. قطعا اگر همه داستانهای جانبی را هم دنبال کنم این تجربه به راحتی تا ۴۰-۴۵ ساعت افزایش پیدا میکند.
و باز هم پایان فارکرای 6 اینجا نیست. ضمن اینکه بازی پر است از پایگاههای ریز و درشت تحت سلطه ارتش کاستیو، شما هر هفته میتوانید به بازی بازگردید و ماموریتهای جدیدی که بازی به شما ارائه میدهد را تجربه کنید. ماموریتهای Insurgencies دوباره یک قسمت از نقشه را از دست شما خارج میکند و در اختیار ارتش میگذارد. شما باید کارهای مشخصی از جمله گرفتن پایگاههای دشمن انجام دهید تا سرنخی از لیدر آن منطقه داشته باشید. پس از اینکه او را پیدا کردید، بکشیدش و منطقه را بازپسگیرید.
فارکرای 6 جوری طراحی شده که دلتان نخواهد بازی را از روی سیستم یا کنسولتان پاک کنید و هر موقع احساس خستگی کردید و خواستید کمی انرژیتان را تخلیه کنید، به بازی برگردید.
به جز Insurgencies که یکی از قابلیتهای اند گیم بازی است، تمامی نقشه و همه آنچه که تا پیش از پایان داستان بازی دیده بودید دوباره در اختیار شماست. پس میتوانید بدون استرس بازی را تمام کنید و پس از آن دوباره به یارا برگردید.
این بازی براساس نسخه پلی استیشن 5 که یوبیسافت در اختیار مجله ای سی بلاگ قرار داده بررسی شده است.

خلاصه بگم که…
همان فارکرای قبلی را بگیرید، دوز دیوانگی دیکتاتورش را کمتر کرده، گیمپلیش را تقریبا دست نخورده باقی بگذارید و محیط بسیار بزرگتر و البته فوقالعاده زیبا از جزیرهای وسط دریای کاراییب تصور کنید، میشود فارکرای 6. داستان را که کنار بگذاریم، دنیای پهناور بازی بعد از چند ساعت چیز جدیدی برای ارائه ندارد ولی برای کسانی که فرمول اثبات شده گیمپلی یوبیسافت را دوست دارند، ساعتها سرگرمکننده خواهد بود.

میخرمش
یوبیسافت یک رویکرد مشخصی در قبال فارکرای در پیش گرفته که مشابهش را در دیگر بازیهای بزرگش هم میتوانید به وضوح ببینید. انجام دادن ماموریتهای مشابه به هم، پشت سر هم. فرمول بهگونهای طراحی شده که خسته نمیشوید و به اندازه کافی جایزه دریافت میکنید. اگر دلتان برای پرسه زدن در جزیرهای زیبا و انجام دادن حجم زیادی از ماموریتهای تکراری و گاه ماموریتهای خلاقانه تنگ شده، فارکرای 6 تجربه خوبی است.

نمیخرمش
به گفته یوبیسافت، فارکرای 6 از سال ۲۰۱۶ در دست ساخت بوده (۲ سال قبل از عرضه فارکرای 5) و شاید همین مسئله باعث شده که بازی چیز جدیدی برای ارائه نداشته باشد. داستان بازی تکانی اساسی نسبت به نسخههای قبلی خورده اما گیمپلی با وجود تغییراتش نه بهتر شده و نه بدتر، جزئیات گرافیکی بازی شایسته یک بازی نسل نهمی نیست و باگها هم با وجود اینکه آزاردهنده نیستند اما حضورشان همیشگی است.
-
امتیاز مجله ای سی بلاگ75 - امتیاز کاربران