سفری به بازی موبایلی Gris؛ مینیمال و آرامش‌بخش
بازی‌های پلتفرمر – ماجراجویی موبایلی سال‌هاست که تبدیل به یکی از بهترین سبک‌های بازی‌سازی شده و طرفداران بسیاری نیز پیدا کرده‌اند. بازی‌هایی که تلاش می‌کنند در کمال آرامش، تجربه‌ای دوست‌داشتنی را به مخاطب انتقال دهند. این بازی‌ها قرار نیست که شما را تبدیل به قهرمان‌های فضایی یا سربازان خط مقدم نبرد کنند! بلکه تنها چیزی‌که می‌خواهند؛ صرفا سرگرم‌کننده بودن با چاشنی احساسات و هنری‌های جذابی است که مخاطب موبایلی به دنبال آن می‌گردد.
اگر قرار بود که لیستی از زیباترین بازی‌های موبایلی تهیه کنیم، قطعا بازی Gris از جایگاهی ویژه در این لیست برخوردار می‌شد. عنوانی که در سال ۲۰۱۸ برای کامپیوتر‌های شخصی و نینتندو سوئیچ منتشر شد. بازی پس از موفقیت چشمگیری که داشت، نهایتا در سال ۲۰۱۹ نسخه موبایلی آن برای سیستم عامل iOS و کنسول پلی استیشن ۴ انتشار پیدا کرد و سال ۲۰۲۰، نوبت به کاربران اندرویدی رسیده بود تا طعم زیبای این بازی را بچشند. Gris تاکنون بیش از ۱ میلیون نسخه فروش داشته و امتیاز متای بازی به ۸۴ رسیده است. تمامی این فاکتورها نشان می‌دهند که ما باید انتظارات بالایی از این بازی داشته باشیم.
استودیوی سازنده بازی Nomada، تمام تلاش خودش را کرده که این بازی را به زیباترین شکل ممکن طراحی کند. ماموریت انتشار بازی بر عهده استودیوی Devolver Digital بود و آن‌ها به خوبی از پس ماموریت خودشان برآمده‌اند و یکی از زیباترین بازی‌های موبایلی را توسعه داده‌اند. Gris در نگاه اول یک بازی پلتفرمر – ماجراجویی است، اما المان‌های پازلی بازی نیز، به جذابیت Gris کمک بسیاری کرده‌اند و اساسا شما با یک بازی خوش‌ساختی طرف هستید که به خوبی تعادل مورد نیاز را بین یک بازی موبایلی و المان‌های نوآورانه را برقرار کرده.
داستان بازی بسیار فلسفی و پیچیده‌تر از آن‌چیزی است که بتوان آن را در کالبد متن، توضیح داد. داستان، حول محور Gris، شخصیت و پروتاگونیست اصلی بازی روایت می‌شود و ما برای اولین بار؛ او را روی دست مجسمه‌ای ملاقات می‌کنیم. بازی هیچ توضیحی درباره شخصیت Gris به ما نمی‌دهد و دوست دارد که همهچیز را مرموز دنبال کند. Gris درجایی معرفی می‌شود که او بی‌هوش روی دوست مجسمه‌ای بزرگ رها شده است و بالافاصله پس از به هوش اومدن؛ شخصیت بازی شروع به آواز خواندن می‌کند. اما در یک چشم به هم زدن، همهچیز شروع به خراب شدن می‌کند و انگار که دنیا به پایان راهش رسیده است.
در پی این اتفاق، مجسمه‌ای که Gris روی آن قرار داشت؛ از بین می‌رود و او به پایین سقوط می‌کند. پس از سقوط، ما با زمینی بی‌رنگ طرف هستیم و در اینجاست که بازی آن خوی تغییر پذیری خودش را نشان می‌دهد. یاس و اندوه تمام محیط بازی را فرا گرفته است و Gris شروع به حرکت می‌کند. با حرکت شخصیت بازی، داستان کم‌کم خودش را نشان می‌دهد، اما بازی همچنان پایبند به مرموز بودن است. حالا این شمایید و این دنیایی عجیب که اتفاقات آن اصلا قابل پیش‌بینی نیستند.
